به گزارش سرويس جنگ نرم مشرق ، نشست تخصصي سينما حقيقت ، با حضور حسن عباسي، نوزدهم ماه جاري در سالن شماره 3 سينما فلسطين ، و در جمع مستندسازان و مدرسان سينماي مستند کشور برگزار شد.
اين نشست درقالب ميزگردي باحضور آقايان، حسن عباسي و سيد ناصر هاشم زاد و با اجراي محمود گبرلو ،با هدف تبيين استراتژي سينماي مستند انجام گرفت.
حسن عباسي ابتدا با اشاره به مفهوم سينما حقيقت اذعان نمود که واژه verity , verite معادل کلمه حقيقت نيست و اساسا مفهوم قرآني حق و حقيقت ، در ساير زبانها معادل ندارد؛ لذا براي کشف حقيقت مفهومي اين واژگان ، خواستار اتيمولوژي و ترمينولوژي کامل اين مفاهيم شد.
در ادامه ، رييس مرکز بررسي هاي دکترينال با توجه به قرآني بودن مفهوم حقيقت، به تبيين استراتژي سينماي مستند کشور از سه حوزه پرداخت:
الف- سينماي مستند به مثابه هنر:
اين کارشناس مسايل فرهنگي با تفکيک بين دو چهارچوب تصوري متمايز حکمت هنر و فلسفه هنر به تشريح اين موضوع پرداخت و گفت:
هنر همواره از مجراي وحي به انسان الهام مي شود و نمي تواند خارج از مقوله و چهارچوب وحي باشد . اين وحي يا وحي الهي است و يا وحي شيطاني.
فلسفه هنر ، تبديل وحي شيطاني به گزاره هاي ذهني و فکري با زبان غريزه است ، وسپس تبديل اين ذهنيت به حس است. چنين هنري ماهيت اغواگري و سرگرمي دارد. درحاليکه حکمت هنر تبديل وحي الهي به عقل با زبان فطري و سپس تبديل عقل و مکنونات قلبي به حس است. چنين هنري همواره به ارشاد و اعتلاي انسان نيل مي کند. اما متغير اصلي در تفکيک اين دو حوزه متفاوت هنر، جنبه ي اغوا و ارشاد آنهاست.
اين استاد دانشگاه پس از نقد اينترتينمنت (entertainment) به عنوان محصول وحي شيطاني و فلسفه ي هنر غربي و با جايگزين نمودن حکمت هنر و ماهيت ارشاد و اعتلاي آن بحث سينما به مثابه صنعت را اينگونه عنوان کرد:
ب- سينماي مستند به مثابه صنعت
وي خواستار ارتباط ميان سينماي مستند کشور و حوزه هاي گوناگون تصميم سازي و سياست گذاري کشور براي انتقال پيام سيستم ها شد و دراين بخش ، استراتژي هاي سينماي مستند کشور را در 3 محور خلاصه کرد:
1. براي خروج سينماي مستند از جنبه ي غيرکاربردي و جشنواره اي صرف آن، رويکرد مشتري مداري را ضروري دانست. و گفت : هنگامي که سينما را به مثابه صنعت در نظر مي گيريم ، براي رشد و بالندگي آن نيازمند به پشتيباني و حمايت لازم هستيم . بهترين شيوه براي برخوردار بودن از چنين حمايتي رويکرد مشتري مداري است. امروز طرح هاي بسيار عريض و طويلي در ساختار دولتي براي اداره کشور تهيه مي شود که اين طرح ها گاهي به 800 تا 1000 صفحه مي رسد. و مطالعه اين طرح ها عموما از وقت و حوصله مديران اجرايي و تصميم گير کشور خارج است. درحاليکه همان اطلاعات و يا طرح ها را ميتوان در قالب يک مستند نهايتا 50 دقيقه اي ، براي رويت کارشناسان امر تهيه کرد. امروز ديگر زمان نوشتن متون مکتوب و مقيد رو به پايان است و بهترين رسانه براي ارايه ديدگاه هاي انديشمندان و تصميم سازان و کارشناسان و سياستمداران روي آوردن به سينماي مستند است. کشور ما براي اداره شدن به چنين سينماي مستندي نياز دارد تا بتواند براي کارشناسي کردن تصميمات و گزينه هاي پيش رو به سينماي مستند تکيه کند.
2. اکنون دانشمندان براي انتقال نظريه و ديدگاه هاي خود به مخاطبانشان ، از رسانه قدرتمند وجذاب سينماي مستند استفاده مي کنند. شايد مستند ترقي پول (ascent of money) اثر پروفسور نايل فرگوسن گواه خوبي براي اين مطلب باشد. نايل فرگوسن ابتدا نظرياتش را در باب اقتصاد در يک کتاب 800 صفحه اي مکتوب کرد و سپس همه آن را طي 6 قسمت مستند موفق و پر مخاطب50 دقيقه اي با زباني ساده و غير رسمي اجرا کرد. بن استين، دانشمند علوم زيستي، براي بيان نقدش به نظريه داروين، مستند اخراج شده (expelled) را ساخت. اتصال بخش سينماي مستند به دانشگاه ، موجب رونق انتقال ديدگاه هاي علمي و همچنين سينماي مستند مي گردد.
3. در عصر حاضر سينماي تبليغاتي و پروپاگاندا، در انتقال پيام جايگاه ويژه اي دارد. در حال حاضر اغلب جوامع، معرفي وظايف دستگاه هاي بهداشت درمان، پليس، آتشنشاني و... خود را از طريق سريال هاي تلويزيوني و مستندصورت مي دهند. . سريال پرستاران براي معرفي نظام پرستاري (nursing system) استراليا تهيه شده است. سريال هاي مختلف پليسي هرکشور براي معرفي سيستم انتظامي آن کشور است. امروز نيزکشور ما با 1400 سيستم و نهاد اداره مي شود که سالانه بودجه هاي کلاني براي تبليغات خود صرف ميکنند. همه اين نهادها نيازمند به سينمايي هستند که بتواند آنها را به مردم بشناساند. بودجه عظيم بخش تبليغات دستگاه هاي مختلف کشور، به ويژه روابط عمومي ها، مي تواند جاني تازه به بخش صنعت سينماي مستند ببخشد و لازم است مستندسازان ما بخشي از وظيفه خطير معرفي سازمان ها براي جلب مشارکت بيشتر مردم با آنها را عهده دار شوند و از ظرفيت حمايت آن نهادها برخوردار شوند.
چنين سينماي مستندي مي تواند ادعا کند که روي پاي خود ايستاده است، جنبه کاربردي داشته و از حالت انتزاعي و جشنواره اي صرف نيز خارج مي شود.
ج- سينماي مستند به مثابه رسانه
رييس مرکز بررسي هاي دکترينال با اشاره به شيوه هاي متفاوت تعليق در سينماي داستاني و سينماي مستند گفت : تعليق در سينما عمدتا بر بستر غريزي دو قوه ي شهوت و غضب شکل مي گيرد.
وي موضوع انتقال پيام را به صورت تخصصي در سه محور بيان کرد و از ضعف وجود اين نگاه در آثار مستند، به عنوان يک نقيصه ياد کرد و گفت :
مستندسازان غربي، اطلاعاتي را که در آثار خود به مخاطبان منتقل مي کنند براساس چهار دسته اطلاعات تقسيم مي کنند. مستند سازان ما هرگز نبايد در آثار خود اين 4 دسته متفاوت اطلاعات را با هم خلط کنند.
1. داده (data)
2. اطلاعات (information) داده هاي پردازش شده
3. آگاهي (investigation)
4. اطلاعات هوشمند (intelligence)
اطلاعاتي که در مستند هاي حيات وحش به مخاطب عرضه مي شود از جنس information است. مستند اخراج شده اثر بن استين، اطلاعاتي از جنس investigation(جزء به کل) ارايه مي دهد. و يا آنچه که در مستند هاي مايکل مور و يا آلکس جونز مي بينيد اطلاعات کل به جزء يا intelligence است. نحوه ارايه اطلاعات و همچنين خط تعليق نيز علاوه بر شيوه روايت در سينماي مستند بر اساس اين 3 نوع اطلاعات پردازش شده شکل مي گيرد.
در پايان ، اين ميزگرد با پرسش و پاسخ حاضران و کارشناسان ادامه يافت.
کد خبر 14327
تاریخ انتشار: ۲۲ آبان ۱۳۸۹ - ۱۳:۲۰
- ۰ نظر
- چاپ
اينترتينمنت (entertainment) به عنوان محصول وحي شيطاني و فلسفه ي هنر غربي است که ماهيت اغواگري دارد، درحاليکه از وحي الهي در حکمت هنر به ارشاد و اعتلاي مخاطب در سينماي داستاني و مستند مي رسيم.